زائر کوي رضايم روز و شب‏ 

در هواي آشنايم، روز و شب‏ 

رهسپار راه سبز راستي‏ 

راهي راه ولايم، روز و شب‏ 

جز زلال عطر روي يار نيست‏ 

در گذار لحظه‏هايم، روز و شب‏ 

تا به اوج سبز گردون مي‏رسد 

نغمه‏ام، شورم، نوايم، روز و شب‏ 

سرخوشم از جرعه‏ي ميناي او 

مست از جام بلايم، روز و شب‏ 

تا به سمت عشق، روآورده‏ام‏ 

زائر آيينه‏هايم، روز و شب‏ 

تا به سوداي رضا دل بسته‏ام‏ 

از همه عالم رهايم، روز و شب‏ 

يک صداي آشنا از دورها 

مي‏کند هر دم صدايم، روز و شب‏ 

دل به دست عشق دادم، تا شود 

در حريم عشق، جايم، روز و شب‏ 

جان سپار راه جاويد رضا 

رهرو آل عبايم، روز و شب‏ 

بر گل رخساره‏ي مولا قسم

در هوايم در هوايم، روز و شب‏ 

دل رها کردم به دست روشني‏ 

تا شود کوي وفايم، روز و شب‏ 

در هوايش، در هوايش سرخوشم‏ 

ساکن کوي وفايم، روز و شب‏ 

قبله‏ام تا خاک خوشبوي رضاست‏ 

از دل و از جان، جدايم، روز و شب‏




تاریخ: یک شنبه 13 اسفند 1391برچسب:,
ارسال توسط aliasghar
 شعر مهدی رحیمی برای امام رضا(ع)

چشم در تاثیر زیبایی از ابرو كمتر است

مستی ابروی یار از گیسوی او كمتر است

اصل زیبایی ست این كه پلك در بالای چشم

شك كند در صحن از امثال جارو كمتر است

یا به وقت بی خودی زائر به دور مرقدت

حس كند كه از خودش هشتاد كیلو كمتر است

بارها در تنگ آغوش ضریحت دیده ام

فاصله بین من و روح من از مو كمتر است

با حساب دنیوی در این حرم سر خم نكن

چون بهای چار زانو از دو زانو كمتر است

بس كه با نیت نخوردی زود باور می كنی

آب سقاخانه از یك مشت دارو كمتر است

از خودت بگذر به ترفندی كه در این بارگاه

عارف بالله هم گاهی از آهو كمتر است




تاریخ: یک شنبه 13 اسفند 1391برچسب:,
ارسال توسط aliasghar
شعر علیرضا قزوه برای امام زمان(عج)

سرم را می زنم از بی کسی گاهی به درگاهی

نه با خود زاد راهی بردم از دنیا، نه همراهی

 

اگر زاد رهی دارم همین اندوه و فریاد است

"نه بر مژگان من اشکی نه بر لبهای من آهی"

 

غروبی را تداعی می کنم با شوق دیدارش

تماشا می کنم عطر تنش را هر سحرگاهی

 

دلم یک بار بویش را زیارت کرد... این یعنی

نمی خواهد گدایی را براند از درش شاهی

 

نمی خواهم که برگردد ورق، ابلیس برگردد

دعای دست می گویی، چرا چیزی نمی خواهی؟

 

از این سرگشتگی سمت تو پارو می زنم مولا!

از این گم بودگی سوی تو پیدا می کنم راهی

 

 

به  طبع طوطیان هند عادت کرده ام ، هندو

 همه شب  رام رامی گفت و من الله اللهی

 

هلال  نیمه ی شعبان رسید و داغ دل نو شد

دعای آل یاسین خوانده ام با شعر کوتاهی

 

اگر عصری ست یا صبحی تو آن عصری تو آن صبحی

اگر مهری ست یا ماهی  تو آن مهری تو آن ماهی

 

دل مصر و یمن خون شد ز مکر نابرادرها

یقین دارم که تو آن یوسف افتاده در چاهی




تاریخ: یک شنبه 13 اسفند 1391برچسب:,
ارسال توسط aliasghar
شعر نغمه مستشار نظامی برای امام زمان(عج)

 

من را نمی شناخت کسی اینجا، گم نامم و به نام تو می نازم

 

شادم که مثل عده معدودی،شعری برای نام نمی سازم

 

 

 

 

شعرم برای توست شعاری نیست،کشتی برای موج سواری نیست

 

باور مکن که دل به زمین دادم،وقتی تویی بهانه پروازم

 

 

 

 

هر جا که نام نامی تو آنجاست،قلبم بهانه غزلی دارد

 

این سوز ریشه ای ازلی دارد،پس با غم عزیز تو دمسازم

 

  

 

شعرم اگر چه هیچ نمی ارزد،سوزانده است نام و نشانم را

 

می سوزم و به هیزم ابیاتم،بیتی به عشق شعله می اندازم

 

  

 

یا صاحب الزمان و زمین موعود،دانای هرکه آمد و هر چه بود

گم نامم و تویی تو،که می دانی،تنها به نام سبز تو می نازم




تاریخ: یک شنبه 13 اسفند 1391برچسب:,
ارسال توسط aliasghar

صفحه قبل 1 صفحه بعد

آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی

<-PollName->

<-PollItems->



Alternative content


<-PollName->

<-PollItems->

آمار وبلاگ:

بازدید امروز : 2
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 3
بازدید ماه : 3
بازدید کل : 29967
تعداد مطالب : 126
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

خبرنامه وبلاگ:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید



Page Up


Hits.ir